توضیحات
فراخوان های آنلاین پایمرد
متن نشریه فرهنگ واژگان نظام فني و اجرايي كشور
Spatial regional planning
آمایش سرزمین
در آمایش سرزمین، سیاست و خطمشی کلی توزیع جغرافیای فعالیتهای برنامه مشخص میشود. ازجمله مسائل مهم مطرح در آمایش سرزمین، توزیع جغرافیایی جمعیت، سکونت گاهها و نحوه استفاده از اراضی کشور است.
برنامهریزی آمایش سرزمین عبارت است از فرایند بهرهبرداری عقلایی، از امکانات، منابع و استعدادهای مناطق مختلفی (فضای ملی) که مجموعه سرزمین ملی را تشکیل میدهد.
Centralized planning
برنامهریزی متمرکز
نوعی از برنامهریزی است که در آن میزان تولید، سرمایهگذاری و قیمتها در سطح بخشهای اقتصادی و تا ریزترین حد ممکن برای بخش دولتی و بخش غیردولتی از طرف دولت مرکزی تعیین میشود. در برنامهریزی متمرکز، دولت تعیین میکند چه باید تولید شود، چه میزان تولید شود و چگونه عوامل تولیدی بین مصارف مختلف توزیع شوند.
Decentralized planning
برنامهریزی غیرمتمرکز
برنامهریزی ممکن است درزمینهٔهای هدفگذاری، سیاستگذاری و اجرا، غیرمتمرکز باشد. یعنی مقامهای مسئول نواحی و یا استانها در تعیین اهداف، استراتژیها، سیاستها، تخصیص منابع و یا در اجرای برنامه به درجات مختلف و به طرق گوناگون مشارکت داشته باشند. عدم تمرکز تا حدود زیادی متأثر از نظام حاکم، نظام برنامهریزی، قانون اساسی و سایر قوانین هر کشور است و تا حدودی نیز به توان تخصصی و اجرایی نواحی و استانها بستگی دارد.
Sectoral planning
برنامهریزی بخشی
فرایند تصمیمگیری و پیشبینی فعالیتهای هماهنگ شده یک بخش اقتصادی یا اجتماعی و یا زیربنایی در قالب استراتژی توسعه ملی و هدفهای پیشبینیشده است. به عبارت دیگر فرایند تنظیم روند تغییرات حال و آینده یک بخش معین اقتصادی و اجتماعی در چارچوب هدفهای ملی است.
Intersectoral planning
ریزی میان بخشی
فرایندی از برنامهریزی بهمنظور هماهنگ کردن تصمیمگیریها و پیشبینی عوامل مشترک و ذیربط بین برنامههای بخشی، تعیین و حفظ منطقی ارتباطات بین بخشی زمینه برنامهریزی میان بخشی را تشکیل میدهد.
Economic planning
برنامهریزی اقتصادی
تلاش آگاهانه یک سازمان مرکزی برای تحت تأثیر قرار دادن، جهت دادن یا در مواردی حتی کنترل تغییراتی که در متغیرهای اصلی اقتصادی (نظیر محصول ناخالص داخلی، مصرف، سرمایهگذاری، پس انداز و غیره) یک کشور یا یک منطقه معین در طول زمان و بر طبق مجموعه هدفهای از پیش تعیینشده صورت میگیرد. اساس برنامهریزی اقتصادی در سه مفهوم تأثیر، جهت و کنترل خلاصه میشود.
Macro planning
برنامهریزی کلان
الف عبارت است از فرایند تحلیل و پیشبینی و تخصیص منابع و امکانات اساسی کشور و به عبارت دیگر کوششهایی درزمینهٔ تحقق اهداف اساسی کشور.
ب مجموعهای از اهداف و بیان استراتژیها، سیاستها و سازماندهی لازم برای نیل به اهداف تعیینشده.
نوعی تصمیمگیری در سطح ملی است و کل جامعه و اهداف و استراتژیهای اساسی توسعۀ کشور را مورد توجه قرار میدهد و در مقابل برنامهریزی بخشی و منطقهای به کار میرود.
Macroeconomic planning
برنامهریزی اقتصاد کلان
فرایندی است برای تحلیل، پیشبینی و تعیین مقادیر متغیرهای اقتصادی، نظیر تولید ملی، درآمد ملی، صادرات واردات و اشتغال، تعیین سهم بخشهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، دفاعی در جهت نیل به هدفهای تعیینشده.
Development planning
برنامهریزی توسعه
برنامهای شامل مجموعۀ وسیعی از اهداف موردنظر برای توسعۀ اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی کشور یا منطقهای از یک کشورمیباشد.
فراخوان های آنلاین پایمرد
متن نشریه فرهنگ واژگان نظام فني و اجرايي كشور
Strategic planning
برنامهریزی راهبردی، برنامهریزی جامع، برنامهریزی استراتژیک
برنامهریزی در مورد هدفهای بلندمدت سازمان و انتخاب فعالیتهای لازم جهت تحقق آنها. در برنامهریزی جامع، اولویتها و همچنین اقدامهای اصلی و کلیدی برای نیل به هدفهای سازمان، تعیین میشوند.
ویژگیهای عمده این برنامهریزی جامع عبارتاند از:
منعکس کردن ارزشهای حاکم بر جامعه.
توجه به سئولهای اصلی و اساسی سازمان، (مانند برنامههای فعلی و آتی سازمان، جهتگیریهای آینده، امکانات موجود و آتی).
تعیین چارچوبی برای برنامهریزی و تصمیمگیری مدیریت.
دید درازمدت و توجه به افقهای دورتر سازمان.
ایجاد پیوستگی و انسجام در عملیات و اقدامهای سازمان در دورههای زمانی طولانی.
فراگیری برنامههای عملیاتی سازمان و جهتبخشی به آنان.
Financial planning
برنامهریزی مالی
عبارت است از کوششهایی در جهت تنظیم و پیشبینی جریانهای ارزی و مالی کشور در چارچوب برنامهریزی توسعه اقتصادی اجتماعی.
Planning model
مدل برنامهریزی
مدلی ریاضی (نظیر مدل دادهها ستاندهها یا مدل برنامهریزی کلان) که بهمنظور نشان دادن صوری و بیان کمی ویژگیهای عمده ساخت اقتصادی یک کشور خاص، طراحی میشود. مدلهای برنامهریزی، اساس کمی و تحلیلی اغلب برنامههای توسعه ملی و منطقهای را فراهم میسازند.
Consolidation of plans
تلفیق برنامهها
تنظیم برقراری روابط بین عوامل مختلف برنامههای بخش و تنظیم و تدوین نهایی برنامه ملی را تلفیق برنامه گویند.
Guidelines
دستورالعملهای برنامه
کلیه ضوابط و ملاکهای مشخصشده از قبل برای تهیه و تنظیم و اجرای یک برنامه یا فعالیت