توضیحات
فراخوان های آنلاین پایمرد
متن نشریه فرهنگ واژگان نظام فني و اجرايي كشور
Remedying defect period
دوره رفع نقص
دوره زمانی تعیینشده در پیمان است که طی آن پیمانکار مسئول رفع هر نوع عیب و نقص در کارهایی که در تعهد اوست میباشد.
دورۀ رفع نقص به معنای مدت زمانی است که برای اعلام نواقص تمام یا بخشی از کارها (برحسب مورد) که در پیمان مشخصشده است.
Defects remedy certificate
گواهی رفع نقص
عبارت از گواهی تأیید رفع نواقص احتمالی موجود در کارها به هنگام تحویل موقت است. (پس از بازدید کامل کارها و نبودن اشکال اساسی).
مدرکی است که پس از انقضای دوره مسئولیت رفع نواقص صادر شده و گواهی میکند که ناقصترمیم شدهاند.
Guarantee period
دوره تضمین
دورهای است که از تاریخ تحویل موقت یا پس از رفع نقص (درصورتیکه رفع نقص پس از مهلت تعیینشده انجامشده باشد) شروع میشود و تا زمانی که در پیمان پیشبینیشده است ادا مه دارد. در این دوره هزینه تعمیرات و جبران خسارتهای احتمالی ناشی از نقص کار پیمانکار (ولو در حال بهرهبرداری) به عهده پیمانکار است.
Defect
عیب
برآورده نشدن یک الزام و یا خواسته در رابطه با کاربرد موردنظر یا کاربرد مشخصشده.
یادآوری تمایز میان مفاهیم عیب و عدم انطباق حائز اهمیت است زیرا که متضمن عواقب حقوقی، بهویژه در مورد مسائل مربوط به مسئولیت در قبال محصول میباشد. بنابراین اصطلاح (عیب) را بایستی بآنهایت احتیاط به کاربرد.
یادآوری کاربرد موردنظر بهنحویکه موردنظر مشتری باشد میتواند تحت تأثیر اطلاعاتی که تأمینکننده ارائه میکند از قبیل دستورالعمل بهکارگیری یا نگهداری قرار گیرد.
Defect
نقص
عدم تطابق یکی از اقلام با الزامات مشخصشده میباشد.
Rectification of defectremedying defect
رفع نقص
رفع نقص عبارت است از شناسایی ضعف، عیب و یا نارسایی در کارها و برطرف کردن آنها.
فراخوان های آنلاین پایمرد
متن نشریه فرهنگ واژگان نظام فني و اجرايي كشور
Repair
تعمیر
اقدامی که در مورد یک محصول نامنطبق باید انجام گیرد تا برای کاربرد موردنظر قابلقبول شود.
یادآوری تعمیر شامل اقدامی جبرانی هم میشود که بر روی محصولی که زمانی منطبق بوده است، انجام میگیرد تا بتوان آن را برای استفاده به وضعیت اولیه خود بازگرداند، مثلاً بهعنوان بخشی از فعالیتهای نگهداری و تعمیر.
یادآوری برخلاف بازکاری تعمیر ممکن است بر بخشی از محصول نامنطبق اثر بگذارد یا آن را تغییر دهد.
Reconditioning
ترمیم
بازسازی یک شیء برای رسیدن به شرایط مطلوب.
New price
قیمت جدید
اگر کارهایی به پیمانکار برای انجام دادن ابلاغ شود که قیمت آن در اسناد و مدارک پیمان وجود نداشته باشد پیمانکار قیمت پیشنهادی خود را همراه با تجزیه بهای آن به کارفرما اعلام میکند و پس از تأیید کارفرما ملاک عمل قرار میگیرد این قیمت را قیمت جدید گویند.
New works
کارهای جدید
کارهایی که پس از انعقاد پیمان در حین اجرای عملیات و در چارچوب موضوع پیمان به پیمانکار ابلاغ شود و برای آنها قیمت و مقدار در فهرستبهای منضم به پیمان، پیشبینی نشده است.
Instruction
دستور کار
خواستۀ کارفرما یا نمایندۀ وی در مورد اجرای پیمآنکه به پیمانکار کتباً اعلام یا ابلاغ میشود.
Change order
دستور تغییر کار
سندی است که افزایش، کاهش و یا تغییر کار و تغییرات در مدت و مبلغ پیمان ناشی از آنها، در آن درج شده است و به امضای کارفرما و پیمانکار میرسد.
دستور کتبی یکطرفه، امضا شده نمایندۀ کارفرما به پیمانکار برای انجام تغییرات در حدی که در پیمان آمده میباشد و هر گاه در پیمان نیامده باشد، نیاز به موافقت پیمانکار دارد.
فراخوان های آنلاین پایمرد
متن نشریه فرهنگ واژگان نظام فني و اجرايي كشور
Change in the work
تغییر (مقادیر) کار
تغییر کارهای پروژه با دستور کارفرما یا مهندس مشاور با توجه به شرایط پیمان انجام میشود، اگر تغییرات در حدود دامنه کار باشد با دستور تغییر کار که بهوسیله مشاوری ا کارفرما داده میشود پیمانکار آن را انجام میدهد ولی اگر خارج از آن باشد توافق پیمانکار هم برای انجام آن لازم است.
ضمن اجرای کار ممکن است مقادیر درج شده در منضمات پیمان تغییر کند. تغییر مقادیر بهوسیلۀمهندس مشاور محاسبه و پس از تصویب کارفرما ابلاغ میشود و پیمانکار موظف به اجرای آن با نرخ پیمان است بهشرط آنکه در چارچوب پیمان بوده و از درصد مبلغ اولیه پیمان بیشتر نباشد.
Termination of contract
فسخ پیمان
فسخ پیمان عبارت است از خاتمه دادن به پیمان در اثر کوتاهی پیمانکار (مانند تأخیر در شروع کار، تأخیر در انجام دادن کار و یا عدم اجرای دستورات مهندس مشاور) که شرایط و جزئیات آن در شرایط عمومی پیمان مشخصشده است.
Termination of contract
خاتمه دادن به پیمان
خاتمه دادن به پیمان قبل از اتمام آن تحت شرایطی که در پیمان یا قانون عمومی پیشبینیشده است.
پایان دادن به پیمان قبل از اتمام کار بنا به درخواست کارفرما و یا به درخواست پیمانکار درمواردی که در شرایط عمومی یا سایر مدارک قرارداد چنین اختیاری به کارفرما و پیمانکار دادهشده باشد.
Suspension of work
تعلیق پیمان
عبارت است از اینکه کارفرما به دلایلی از پیمانکار بخواهد که کار یا خدمات را برای مدت محدودی و حداکثر سه ماه متوقف سازد.
Construction
کار اجرایی
عبارت است از فعالیتهای مربوط به اجرای کار در محل کارگاه بر اساس نقشه و مشخصات فنی پروژه از زمان تحویل کارگاه تا مرحله راهاندازی و تحویل پروژه به بهره بردار.