متن نشریه 380 - راهنمای طراحی و اجرای سیستم های برق اضطراری و پشتیبان

افزودن به پسندها
متن نشریه 380 - راهنمای طراحی و اجرای سیستم های برق اضطراری و پشتیبان

توضیحات

بخش سی و شش

كار مناسب، نگاه داشتن دماي محيط باتري بين ºC) 60ºF16) و ºC) 90ºF32) با دماي بهينه در يا مجاورت ºC) 77ºF32) می‌باشد. ناحيه اطراف باتري بايستي به‌اندازه كافي از طريق دريچه خروج به فضاي بيرون تهويه شده و از انباشته شدن هيدروژن جلوگيري شود. تحت شرايط عادي، حد پايين انفجاري هيدروژن مخلوط شده با هوا 4٪ است، بنابراين تهويه هوا بايستي به‌قدری باشد كه مخلوط مذكور از حد فوق بسيار پايين باشد. گازهاي داخلي در سلول‌ها نيز می‌تواند از يك منبع احتراق خارجي آتش بگيرد. اگر چنين مسألهاي مطرح باشد، بايد به نصب هواكش هاي مقاوم در برابر انفجار جهت پرهيز از احتراق مذكور متوسل شد. سلول‌ها بايدچنان استقرار يابند كه توزيع يكساني از دما بين سلول‌ها امکان‌پذیر باشد. از كاربرد وسايلي كه می‌توانند منابع متمركزي از دما براي برخي سلول‌ها باشند، در محل باتري بايد خودداري كرد. بخشي از حفاظت باتري كه اغلب به آن توجهي نمی‌شود، حفاظت در برابر اضافه جر يان است. به علت ماهيت حياتي باتري، حفاظت اضافه جريان براي باتري و کابل‌های آن ممكن است اثر مغايري بر قابليت اعتماد داشته باشد. به‌هرحال، طراح بايد توجه داشته باشد كه بدون حفاظت اضافه جريان سريع، باتري می‌تواند صدمه ببيند و در برخي موارد، كابل باتري ممكن است بنحو غير عمدي فقط داراي حفاظت فيوزي باشد. يك باتري به‌اندازه A50 براي 2 ساعت می‌تواند قابليت A2000 جريان اتصال كوتاه داشته باشد. جريان اتصال كوتاه در دسترس از يك باتري عبارت است از ولتاژ اسمي باتري تقسيم بر مقاومت بين ترمینال‌های باتري; به عبارت ساده تر، برابر است با ولتاژ سلول تقسيم بر مقاومت داخلي سلول كه با رابطه زير بيان می‌شود.

ولتاژ هر سلول

(1) مقاومت داخلي آن سلول Isc =

مقاومت داخلي سلول معمولاً توسط سازندگان ارائه نمی‌شود. اگر چنين موردي پيش آيد، توصيه می‌شود در مورد اين اطلاعات با سازندگان مشورت كنيد. يك راهنماي مفيد در تخمين مقاومت داخلي باتري يا سلول درواقع استفاده از دو ولتاژ نهايي اسمي با جريان اسمي در هر يك از اين ولتاژها است. به‌منظور رسيدن به بهترين نتايج، مدت‌زمان انتخاب‌شده جهت حصول به اين مقادير ولتاژ و جريان بايد كوتاه باشد، يعني معمولاً يك دقيقه يا كمتر، بر اساس اين اطلاعات، مقاومت داخلي R بين نقاط اندازه‌گیری ولتاژ (مانند يك سلول منفرد يا كل باتري) عبارت است از

  5E (1 دقيقه) E1- E2

R = 5I (1 دقيقه) =   I2- I1 (2)

براي مثال، يك باتري اسيد ـ سربي با ظرفيت 200 آمپرساعت را در نظر بگيريد، مشخصات فني نشان می‌دهد كه A382 براي يك دقيقه به ازاء ولتاژ نهايي V/cell75/1 و A748 براي يك دقيقه به ازاي ولتاژ نهايي V/cell50/1 برقرار است. مقاومت داخلي سلول R بر اساس رابطه زير تخمين زده می‌شود.

 [اهم] 000683/0 = ٠۵/٣٨٢١ - – ۵٧/١٨۴٧ = R

ولتاژ اسمي باتري در محاسبه حداكثر جريان اتصال كوتاه بايد استفاده شود. آزمايش ها نشان دادهاند كه افزايش دماي الكتروليت (بالاي ºC25) يا ولتاژ افزایش‌یافته ترمينال باتري (بالاي ولتاژ اسمي) به‌اندازه جريان اتصال كوتاه تحويلي از باتري، اثر قابل‌توجهي ندارد.

ولتاژ افزایش‌یافته ترمينال باتري در طول شارژ متعادل و شناور، انرژي شيميايي در دسترس از باتري در مدت اتصال كوتاه را افزايش نميدهد. ولتاژ مؤثری كه محرك جريان اتصال كوتاه است به تمركز اسيد در كنتاكت جهت با ماده فعال در صفحات سلول وابسته است. بنابراين ولتاژ اسمي باتري بايد در محاسبه حداكثر جريان اتصال كوتاه به كار گرفته شود.

در مثال فوق، جريان اتصال كوتاه در دسترس در ولتاژ اسمي V/cell00/2 عبارت است [آمپر] 2928 = ٠٠/٢ Isc =

 ٠/٠٠٠۶٨٣

هنگامی‌که مشخ صههاي دشارژ به‌صورت مقادير به ازاء صفحه مثبت ارائه می‌شوند، محاسبات فوق‌الذکر به R، برحسب اهم به ازاء هر صفحه مثبت، منجر خواهد شد. اين مقدار بايد به تعداد صفحات مثبت (صفحات متصل به يكديگر به شكل موازي) تقسيم شود تا مقاومت سلول به دست آيد.

به‌منظور تعيين حداكثر جريان اتصال كوتاه dc در دسترس (براي مثال، قابليت ايستادگي و وقفه مورد لزوم شينههاي توزيع و وسايل قطع مدار)، جريان اتصال كوتاه كل در منبع آن مجموع جریان‌های حاصل از باتري، شارژ كننده و موتورها است. در شارژكنندههاي جريان محدود، مدارهاي محدودکننده جريان معمولاً پس از اولين عبور از صفر (يعني ١٢ سيكل؛ 8 ميليثانيه يا كمتر) جريان را كاهش می‌دهند مشروط بر آن‌که وسايل حفاظتي داخلي مانند فيوزهاي یک‌سوساز قبلا در مورد رفع خرابي اقدام نكرده باشند. بنابراين، ازنظر محافظه كاري فرض می‌شود كه حداكثر جريان خرابي مداوم پس از 8 میلی‌ثانیه، مقدار محدودکننده جرياناست يعني جرياني كه از مقدار اسمي جريان محدود شارژ کننده بيشتر نيست.

 آزمونهايي در باره برخي شارژكنند ههاي باتري نوع جريان محدود نشان دادهاند كه جريان اتصال كوتاه اوليه ميتواتد از مقدار حدي جريان تجاوز كند. يك تغيير ايمپالسي جريان گذراي بزرگ می‌تواند به علت انرژي ذخیره‌شده در مدارهاي فيلتر (خازنها) رخ دهد، اين جريان اتصال كوتاه پيك می‌تواند به 200 برابر مقدار اسمي شارژ کننده برسد. به‌هرحال، مدت‌زمان اين جريان گذراي اوليه به‌قدری كوتاه است (در حدود 5 ميكروثانيه) كه نيازي به در نظر گرفتن آن در تعيين قابليت وقفه مورد لزوم وسايل حفاظتي خارجي يا مقدار اسمي ايستادگي شينهها نمی‌باشد. پس از آن‌که انرژي ذخیره‌شده در مدارهاي فيلتر تلف شد، اندازه جريان اتصال كوتاه گذار به نسبت XR  منبع ac و نيز اندوكتانس و مقاومت مدار خرابي ـ یک‌سوساز ـ ترانسفورماتور بستگي دارد.

جريان خرابي در يك باتري ذخيره سربي بزرگ كه ار اتصال كوتاه ناگهاني در ت رمينالهاي باتري به وجود می‌آید معمولاً نرخ افزايشي را از خود بروز می‌دهد كه باعث ايجاد جريان پيك در 17 میلی‌ثانیه می‌گردد. جريان خرابي براي اتصال كوتاه در تابلو يا وسايل قطع و وصل توزيع، به علت اندوكتانس سيستم dc كه با خرابي اتصال سري دارد، بعدا به پيك می‌رسد (معمولاً بين 34 – 50 میلی‌ثانیه)، اندازه جريان خرابي براي اتصال كوتاه در شينه توزيع نيز از مقدار جريان در باتري به‌واسطه مقاومت كابل ها بين ترمینال‌های باتري و شينه، كمتر است. در يك سيستم dc نوعي، جريان اتصال كوتاه از شارژ کننده قبل از رسيدن جريان اتصال كوتاه باتري به پيك خود، به نقطه پيك رسيده و ميرا می‌شود. به سبب اين ثابت زماني باتري، جريان اتصال كوتاه منطبق بر هم حداكثر را می‌توان به‌طور محافظه كارانه مجموع جریان‌های باتري و شارژ کننده تلقي كرد.

اگر موتورهاي DC در حال كار باشند، آن‌ها در جريان خرابي كل سهم خواهند داشت. جريان حداكثري كه يك موتور dc در ترمينالهايش تحويل می‌دهد توسط مقاومت آرميچر گذراي مؤثر rd، در گستره 1/0 تا 15/0 در واحد، محدود می‌شود. پس جريان خرابي حداكثر براي خرابي در ترمینال‌های موتور معمولاً 7 تا 10 برابر جريان آرميچر اسمي موتورها خواهد بود. بنابراين تخمين این‌که جريان حداكثر يك موتور 10 برابر جريان بار كامل اسمي موتور می‌باشد امري محافظه كارانه است. اگر مقداردقیق‌تري مورد لزوم باشد، با استفاده از داده‌های rd مشخص يا داده‌های آزمون به دست آمده از سازنده موتور، جريان اتصال كوتاه بايد محاسبه شود.

بارهاي مورد تغذيه UPS مهم و حياتي بوده و آلارمهاي ولتاژ پايين جهت هشدار پرسنل در باره در خطر بودن يكپارچگي منبع تغذيه ضروري می‌باشند و بدين علت ويژگي حفاظتي مذكور در هر نوع سيستم باتري توصيه می‌شود. به‌هرحال، باتري اسيد ـ سربي اگر بیش‌ازحد دشارژ شود به‌طور خاص مستعد صدمه بوده و با توجه به اين امر، آلارم ولتاژ پايين باتري و نيز بار را موردحفاظت قرار می‌دهد.

5- 2-7 حفاظت شارژ کننده باتري

در حفاظت اضافه جريان براي شارژ کننده باتري، مشابه بسياري از وسايل، بايد هر دو شرايط اضافه‌بار و اتصال كوتاه در نظر گرفته شود. در مورد شارژ کننده، جريان لازم براي شارژ باتري شديدا دشارژ شده می‌تواند سبب ايجاد شرايط اضافه‌بار (جدا از بار اينورتر) شود. حفاظت اضافه‌بار ساده بايستي با الزامات شارژ باتري هماهنگ باشد.

به‌منظور شارژ باتري كه تا مقدار زيادي دشارژ شده است، ضروري است كه جريان خروجي شارژ کننده بنحوي تنظيم شود كه در محدوده قابل‌قبولي قرار گيرد. اين امر شارژ کننده و باتري را حفاظت خواهد كرد. نكته مهم در رابطه با شارژ کننده، توجه به مدار یک‌سوساز بخصوص هنگامی‌که مستقیماًبه خروجي متصل است، می‌باشد.

مقادير اسمي جريان بايد معلوم و شناخته‌شده باشد تا بتوان از حفاظت خوب اطمينان حاصل كرد.

اكثر شارژكنند هها از ويژگي محدودكردن جريان به‌منظور حفاظت برخوردارند. تمام شارژكنندهها مشخصه هاي محدود كردن جريآن‌یکساني را ندارند. كاربر بايستي شارژ کننده بخصوص موردنظر و مشخصه هاي اتصال كوتاه خروجي آن را ارزيابي كرده و از حفاظت اضافه جريان مناسب مطمئن شود. برخي شارژ کننده ها داراي ویژگی‌های محدود نمودن جرياني هستند كه عمدتا براي حفاظت در شارژ كردن باتري دشارژ شده طراحی‌شده‌اند. به‌هرحال، امكان دارد شارژ کننده قادر به ايستادگي در مقابل خرابي ناگهاني در خروجياش نباشد.

جريان خرابي در ولتاژ صفر می‌تواند به‌آسانی از مقدار حد جريان شارژ کننده بالاتر باشد. در اين حالت، حفاظت خروجي اضافي موردنیاز است، مانند كليدهاي خودكار يا فيوزها، مگر آن‌که شارژ کننده مجهز به‌وسیله ازکارافتادن آن به‌طور خودكار در هنگام وقوع اتصال كوتاه باشد. صرفنظر از دليل به كار گرفتن محدود كردن جريان، اگر انتظار می‌رود كه اين شرايط به وفور يا مدت‌زمان‌های طولاني رخ دهد، بايستي حفاظت حرارتي علاوه بر ويژگي محدود كردن جريان نيز در نظر گرفته شود. برخي شارژ کننده ها مجهز به مدار حرارتي هستند كه در صورت بالارفتن از دماي از قبل تعیین‌شده، به‌طور خودكار جريان خروجي را كاهش می‌دهد.

اگر امكان جریان‌های هجومي سنگين وجود داشته باشد (بارهايي به غير از جريان شارژ باتري)، مشكل این‌که شارژ کننده به شرايط محدود شدن جريان برود يا وسيله حفاظتي خروجي لغزش (trip) كند می‌تواند پيش آيد.

برخي شارژ کننده ها مجهز به وسايلي هستند كه بار را به‌تدریج اعمال كرده و از لغزش هاي بي مورد و محدود شدن جريان جلوگيري می‌کنند.

يك وسيله حفاظتي در ورودي ac به شارژ کننده نيز جهت حفاظت آن در برابر صدمه هاي گسترده ناشي از خرابی‌های داخلي، موردنیاز است. سازندگان مقادير اسمي ورودي شارژ کننده را ارائه داده و بر اساس آن‌ها تعيين مقادير اسمي وسيله حفاظتي امري آسان است. وسايل حفاظتي اختياري كه معمولاً همراه شارژ کننده باتري ارائه می‌شود، اگرچه بخش ضروري از طرح حفاظت شارژ کننده نيستند. در اين بخش نيز بايد به آن‌ها پرداخته شود. آشكارسازي زمين توسط نور يا ولت‌متر در سیستم‌های dc زمين نشده را می‌توان ازجمله اين وسايل نام برد. رله‌های ولتاژ dc كم و زياد جهت حفاظت بار و شارژ کننده به كار می‌روند. آشكارسازي ولتاژ بالا نيمه هاديها را حفاظت می‌کند چون ولتاژ بالا سبب افزايش جريان نشتي شده آن نيز دما را افزايش می‌دهد. در برخي شارژ کننده ها از يك رله قطع توان ac براي باز کردن مدار ورودي شارژ کننده استفاده می‌شود تا باتري از دشارژ غیرضروری كه به شارژ کننده بر می‌گردد حفاظت نمايد.

5- 3-7 حفاظت اينورتر

حفاظت اينورتر در مقابل شرايط اضافه جريان و درعین‌حال برقراري يك منبع نيروي برق قابل‌اعتماد براي بارهاي بحراني و حياتي مستلزم برنامه‌ریزی و ارزيابي دقيق الزامات بار و منبع نيروي برق است. اينورتر را يك منبع نرم در نظر می‌گیرند چون معمولاً اين وسيله قابليت جريان اتصال كوتاه فراواني ندارد. حفاظت خروجي تولرانس بسيار كوچكي بين مقدار اسمي اينورتر و مقدار اسمي وسيله حفاظتي را امکان‌پذیر می‌نماید ولي در همان زمان، جریان‌های هجومي نرمال بايد تحمل شوند.

مشابه شارژكن ندههاي باتري، معمولاً اينورترها با قابليت محدود كردن جريان جهت حفاظت ارائه می‌شوند. اين امر تعيين اندازه وسايل اضافه جريان مدار نهايي را مشكل مي سازد چون آن‌ها بايد در خرابيهاي مدار نهايي به‌اندازه كافي سريع عمل نموده و از محدود كردن جريان توسط اينورتر جلوگيري كرده و درعین‌حال انعطاف كافي براي جریان‌های هجومي امکان‌پذیر باشد. مقادير اسمي نوعي اينورتر می‌تواند 125٪ بار كامل در 10 دقيقه و 15٪ بار كامل را در 10 ثانيه باشد. اکثراً اين مقادير براي هماهنگي انتخابي وسايل مدار نهايي كفايت می‌کند مشروط بر آن‌که بار بين تعداد كافي از مدارهاي نهايي توزيع شده باشد. همچنان، رفع خرابي سرعت بالا به‌منظور جلوگيري از محدودكردن جريان اينورتر، احتمالا ضروري است. براي مثال، اينورتر عمل محدود كردن جريان را در 150٪ مقدار اسمي خود شروع خواهد كرد (برخي اينورترها محدود كردن جريان را قبل از رسيدن به اين مقدار آغاز می‌کنند)، بنابراين وسايل اضافه جريان مدار نهايي بايد پايين اين مقدار تنظيم شود. اين امر می‌تواند مشكلي حتي براي فيوزها ايجاد كند مشروط بر آن‌که فيوزها با توجه به الزامات هجومي برخي بارهاي اندوكتيو طراحي شوند.

مقادير اسمي اضافه‌بار سازندگان در مورد اينورترها، اندازه و مدت‌زمان خروجي ممكن بدون صدمه را منعكس می‌سازند. امكان دارد اضافه‌باري، بدون رسيدن به عمل محدود كردن جريان، وجود داشته باشد ولي از اندازه مدت‌زمان اسمي اضافه‌بار اينورتـر تجـاوز كند. اين مقاديـر اسمي را می‌توان به‌آسانی بـر روي نمودار جريان ـ زمان نصب كرده و مشخصههاي لغزش وسيله مناسب را مقايسه كرده و به كار برد. در مورد وسيله اضافه جريان مدار نهايي بايستي بررسي محتاطانه اي بهعمل آيد تا اطمينان حاصل شود كه اضافه‌بار يا خرابي سطح پايين قبل از تجاوز از مقدار اسمي اينورتر آشكارسازي خواهد شد. شكل 5-11، بنا به فرض، يك كليد خودكار با قالب ريخته شده استاندارد و نرخ (اسمي) لغزش A15 است. اين مقدار اسمي لغزش در گستره تنظيماتي است كه اغلب براي سيستم توزيع اندازه پيشنهادي بر اساس مقادير اسمي اينورتر، انتخاب می‌شود. ازنظر مشخصههاي لغزش كليد خودكار، مطلوب آن است كه اين مشخصه ها پايين حدهاي اينورتر قرار گيرند تا از حفاظت اطمينان حاصل شود در اين مثال با مشكل حفاظت ناكافي اينورتر KVA10، در ناحيه اتصال كوتاه، روبرو ميشويم. به‌هرحال اينورتر KVA15 توسط كليد خودكار A15 حفاظت می‌شود. مقادير اسمي کوچک‌تر لغزش براي كليدهاي خودكار مدار نهايي (يا احيانا وسيله اضافه جريان متفاوت با مشخصه لغزش بهتر) كه اينورتر KVA10 به کار می‌روند به حل مشكل حفاظت كمك خواهند كرد. راه‌حل ديگر استفاده از اينورتر بزرگ‌تر است. هنگامی‌که بارها را نمی‌توان بين شاخههاي كافي توزيع كرد تا مقادير اسمي وسيله اضافه جريان كاهش يابد، اين راه‌حل شايد بهترين باشد.

شكل 5-11: حفاظت اينورتر ـ كليد خودكار مدار نهايي A15

يك راه‌حل براي اين مشكل حفظ يكپارچگي تأمین نيروي برق براي بار طرحي است كه در آن سويچ انتقالايستا در شرايط خرابي يا جريان هجومي سنگين به مبنع ac ديگري سويچ شود. منبع ديگر قابليت اتصالكوتاهي دارد كه به‌آسانی اجازه رفع خرابي يا برآورده شدن الزامات جريان هجومي را داده و سپس انتقال مجدد خودكار به اينورتر صورت مي پذيرد. اين امر مسأله هماهنگي دقيق وسيله اضافه جريان مدار نهايي با عمل محدود كردن جريان در اينورتر را سبك و تا حدي حل می‌کند. به هر صورت بايد توجه داشت كه اگر منبع ac ديگر در زمان انتقال ضروري در دسترس نباشد، اينورتر به حالت محدود كردن جريان خواهدرفت، (اگر اين ويژگي را داشته باشد) و اگر مدار نهايي دچار خرابي رفع عيب نگردد، بر تمام بارها اثر خواهدگذاشت. اگر سيستم UPS بر اساس وابستگي تمام به انتقال به منبع ديگر، در شرايط اضافه جريان مدار نهايي طراحي شود (يعني فاقد ويژگي محدود كردن جريان)، اينورتر ازکارافتاده، لغزش كرده يا صدمه ديده و دوباره بر تمام بارها اثر خواهدگذاشت.

قابليت اعتماد لازم براي منبع نيروي برق بار، نحوه طراحي سيستم توزيع و نوع حفاظت موردنیاز سيستم UPS را تعيين می‌کند. براي حفاظت اينورتر در مقابل اضافه جريان، طرق مختلفي را می‌توان يافت ولي هر يك بنحوي از انحاء بر قابليت اعتماد تأثیر دارند. فيوزهاي نيمه هادي سرعت بالا را می‌توان در خروجي اينورتر به کاربرد ولي اين امر هماهنگي با وسايل اضافه جريان مدار نهايي را اگر غير ممكن نسازد، مشكل خواهد ساخت. اين فيوزها را می‌توان در مدارهاي نهايي به‌کاربرده ورفع سريع خرابيهاي مدار نهايي را امکان‌پذیر ساخت. عيب اصلي چنين كاري، هزينه بالاي اين فيوزها است. همان طور كه در سطور فوق ذكر شد، ظرفيت اتصال كوتاه در دسترس بعضي مواقع می‌تواند دردسرساز باشد. اينورتري با اندازه بيشتر می‌تواند به كاهش وخامت مسأله كمك كند ولي دوباره هزينه سرمایه‌گذاری بالا خواهد رفت. استفاده از يك طرح انتقال كه در آن جریان‌های اتصال كوتاه و جریان‌های هجومي بالا به منبع نيروي برق ديگر به‌طور خودكار انتقال می‌یابند رهيافت نسبتاً ساده اي براي حفاظت در برابر اضافه جريان است. اين روش هماهنگي انتخابي وسايل اضافه جريان را بسيار آسان می‌نماید.

همچنين روش مذكور از اينورتر حفاظت كرده و در شرايط اتصال كوتاه، مدار دچار خرابي را ايزوله و درنتیجه اختلال را به حداقل مي رساند.

اگرچه اينورترها مجهز به امكان محدودكردن جريان می‌شوند ولي مقدار اسمي آن‌ها هميشه از عهده شرايط اتصال كوتاه بر نمی‌آید. به‌منظور حفاظت، در حالتي كه منبع ac ديگري جهت مقابله با شرايط جريان اتصال در دسترس نيست، يك وسيله اضافه جريان بايد در خروجي اينورتر پیش‌بینی شود. ازآنجاکه عموماً فيوزها سریع‌تر از كليدهاي خودكار هستند، ازنظر بررسي و انتخاب براي حفاظت، اولويت با آن‌ها است. به هر صورت، چون وسايل نيمه هادي در اين مقوله مطرح هستند، حتي يك فيوز نمی‌تواند جلوگيري از تمام صدمات راتضمين نمايد ولي می‌تواند صدمات را به حداقل برساند. شرايط اضافه جريان ديگري كه بايد در برابر آن در خروجي حفاظت به عمل آيد، سويچينگ غير هم‌فاز است.

مشكل متداول ديگر در هنگام استفاده از سيستم UPS تهويه ناكافي براي اينورتر است. اينورترها مقدار قابلتوجهي گرما توليد كرده وبه طريقي اين گرما بايد جابجا و كاهش يابد. تهويه خوب بهترين روش جلوگيري ازاضافه گرما می‌باشد. طرح تأسیسات بايد بنحوي باشد كه از عدم بلوكه وانسداد شدن تهويه اطمينان حاصل شده و پرسنل بايد از خطر بلوكه شدن اينورتر اطلاع داشته باشند. هر اينورتر داراي مقدار اسمي دماي كار حداكثر بوده واز بالا رفتن دما از اين مقدار بايستي پرهيز شود. همچنين اينورترها در صورت باقي ماندن در شرايط اتصال كوتاه به مدت طولاني، بسيار گرم می‌شوند حتي اگر مقدار اسمي آن‌ها بتوانددر برابر اتصال كوتاه پيوسته اي در خروجي اينورترها ايستادگي كند. براي حفاظت در برابر اين اثرات گرمايش، می‌توان از روش‌های ازکارافتادن حرارتي استفاده كرد. موارد نادري كه در آن‌ها گرمايش بیش‌ازحد در شرايط عدم بار رخ‌داده باشد، گزارش شده است.

كاربرد وسايل اضافه جريان ورودي در اينورترها صدمه حاصل از خرابی‌های داخلي را به حداقل مي رساند.

مجدداً ازنظر رفع خرابي با سرعت بالا، اولويت با فيوزها خواهد بود. منبع ديگري از جريان زياد در ورودي كه توسط فيوزها يا كليدهاي خودكار موردحفاظت قرارگرفته، اتصال پولاريته معكوس تصادفي است. يكي از امكانات مهم كه در اغلب اينورترها پیش‌بینی می‌شود آلارم ولتاژ ورودي پايين است. ازآنجاکه ورودي به باتری‌ها در UPS و به خروجي شارژ کننده باتری‌ها اتصال دارد، ولتاژ ورودي پايين هميشه امکان‌پذیر است. اگر ورودي اينورتر در محدوده معيني قرار داشته باشد فقط می‌تواند ولتاژ مشخصي را در خروجياش برقرار و ارائه دهد. به‌طور دقیق‌تر، بايد گفت كه اين ويژگي در مقابل دشارژ اضافي حفاظتي براي باتري فراهم ساخته ودرعین‌حال در برابر اثرات گوناگون ولتاژ پايين، حفاطتي براي بار نيز ايجاد می‌کند، بخصوص اگر انتقال به منبع ac ديگر هنگام رسيدن به حد ولتاژ پايين خروجي، در حال شروع باشد.